برتری ائمه بر انبیا

از موضوعات کلامی شیعه
برترى ائمه- خصوصاً امام امیرالمؤمنین علیه السلام- بر انبیاى الهى، غیر از رسول اکرم صلى الله علیه و آله است.
غالبا تمسک بر ادله اهل سنت
ادله برترى‏

1- امیرالمؤمنین علیه السلام نفس پیامبر صلى الله علیه و آله:

فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبِینَ.آل عمران:61.

اجماع مفسران: مراد از «انفسنا» امیرالمؤمنین علیه السلام

 

احمد بن حنبل: «هنگامى که این آیه بر پیامبر صلى الله علیه و آله نازل شد رسول خدا صلى الله علیه و آله على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را دعوت نمود و فرمود: بار خدایا! اینان اهل‏بیت من هستند.» «مسند احمد، ج 1، ص 185»
استدلال:
انفسنا= امیرالمؤمنین علیه السلام = پیامبر صلی الله علیه و آله (در کمالات)
اجماع امت و روایاتپیامبر افضل انبیای الهی است، بنابراین امام علی نیز افضل از تمامی انبیای الهی است.
قال رسول الله: «انا سیّد البشر».صحیح بخارى، ج 6، ص 223.
قال رسول الله: «أنا سیّد ولد آدم».«صحیح مسلم، کتاب الفضائل، باب تفضیل نبیّنا على جمیع الخلائق؛ صحیح ترمذى، ج 2، ص 895».
امام على علیه السلام= نفس پیامبر صلى الله علیه و آله= از جنبه معنوى سیّد بشر و آقاى فرزندان آدم علیه السلام
علامه حلی در تجرید: 1. انفس در آیه = اشاره به حضرت علیعلیه السلام  است. 2. نمی‌توان نفس پیامبر و امام علیعلیه السلام  را یکی دانست، پس باید مراد مساوات آن‌دو باشد. نتیجه: رسول خدا افضل مردم بود، پس حضرت علیعلیه السلام نیز افضل مردم است. «شرح تجرید، ص 218»
فخر رازی ذیل آیه مباهله: «در شهر رى شخصى است به نام محمود بن حسن حمصى که معلّم شیعه دوازده امامى است، او گمانش بر این است که على علیه السلام افضل از جمیع انبیاست به جز محمّد صلى الله علیه و آله.
دلیلی که می‌توان بر مدعای وی ارائه نمود:
«وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ»: 1. مراد از «انفسنا» خود پیامبر صلى الله علیه و آله نیست؛ به جهت آن که‏ انسان خودش را دعوت به امرى نمى‏کند 2. «انفسنا» بنابه اجماع علی بن ابی‌طالب است. نتیجه: دلالت آیه این است نفس علی همان نفس پیامبر است. یعنی نفس علی مثل نفس پیامبر است. اقتضای این معنا: علی با پیامبر در جمیع وجوه فضایل و کمالات مساوی است. از عموم مساوات به دلیل اجماع و روایات تنها نبوت استثنا می‌شود.«تفسیر فخر رازى، ج 8، ص 81»

2- تشبیه امیرالمؤمنین علیه السلام به انبیاى سابق‏

احادیث مورد اتفاق شیعه و سنّى: حضرت علىعلیه السلام داراى صفاتی هر یک از انبیاى الهى است.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله: «هر کس بخواهد به آدم در علمش نظر کند و به نوح در طاعتش، و به ابراهیم در دوستى اش با خداوند، و به موسى در هیبتش، و به عیسى در برگزیده شدنش، به على بن ابى‏طالب بنگرد».
دال بر افضلیت امیر‌المؤمنین علیه السلام  نسبت به سایر انبیا
«ر. ک: ابن ابى‏الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 7، ص 220؛ ج 9، ص 168؛ شواهد التنزیل، ج 1، ص 103، ح 117؛ تاریخ دمشق، ج 42، ص 313 و البدایة و النهایة، ج 7، ص 392- 393».

3- على علیه السلام، محبوب‏ترین خلق نزد خداوند

انس بن مالک: من براى رسول خدا صلى الله علیه و آله پرنده بریان شده‏اى آوردم، حضرت صلى الله علیه و آلهنام خدا را برده و از آن تناول نمودند، سپس دست به دعا برداشته و عرض کردند، «بار خدایا بهترین اشخاص نزد تو و من را به سویم بفرست». که ناگاه على علیه السلام آمد و درب منزل را کوبید. عرض کردم: کیستى. گفت: من على هستم. عرض کردم: پیامبر مشغول است. انس مى‏گوید: پیامبر صلى الله علیه و آله لقمه‏اى دیگر تناول کرد، باز جمله سابق را تکرار نمود، که ناگهان درب خانه کوبیده شد. عرض کردم: کیست درب را مى‏کوبد؟ على علیه السلام فرمود: منم. عرض کردم: پیامبر مشغول کارى است. باز پیامبر صلى الله علیه و آلهلقمه‏اى دیگر تناول کرده و جمله سابق را تکرار کردند، که باز صداى درب خانه بلند شد، على علیه السلام از پشت درب خانه صدا مى‏زد: من هستم. در این هنگام پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: اى انس! درب را باز کن. انس مى‏گوید: على علیه السلام داخل خانه شد. هنگامى که چشم پیامبر صلى الله علیه و آلهبه من و على علیه السلام افتاد خطاب به على کرد و فرمود: «حمد مخصوص خداوندى است که تو را آنچه مى‏خواستم قرار داد، زیرا در هر لقمه‏اى از خداوند مى‏خواستم که بهترین خلقش نزد او و من را به سویم بفرستد، و تو همان کسى هستى که مى‏خواستم ....«مناقب ابن المغازلى، ص 169، ح 201». این حدیث در سای منابع نیز نقل شده است.

دلالت حدیث بر این‏که امام على علیه السلام «احبّ الخلق الى اللَّه تعالى» است + عموم این تفضیل شامل جمیع انبیا نیز مى‏شود، + برخى روایات: «أللّهمَّ أئتنی بأحبّ خلقک إلیک من الأوّلین و الآخرین».مناقب ابن المغازلى، ص 168- 169.

4- اقتدا نمودن حضرت عیسى علیه السلام به حضرت مهدى علیه السلام‏

حضرت عیسى علیه السلام در نماز جماعتى که برپا مى‏شود به امام مهدى علیه السلام اقتدا مى‏کند = دلیل افضلیت امام مهدى علیه السلام بر پیامبر اولوالعزم

سیوطى: «موضوع اقتداى حضرت عیسى علیه السلام به امام مهدى علیه السلام از موضوعات ثابت است که در احادیث متعدد و صحیح از رسول خدا صلى الله علیه و آله رسیده، و او صادق مصدقى است که خبرش کذب و خلاف‏واقع نخواهد شد». «الحاوى للفتاوى، ج 2، ص 167»

ابن‏حجر هیتمى: «احادیث نماز خواندن حضرت عیسى علیه السلام پشت سر امام مهدى علیه السلام متواتر است».«الصواعق المحرقه، ص 99»

 

 5- حدیث نور

سبط بن الجوزى در تذکرة الخواص به سند صحیح از سلمان نقل مى‏کند که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «کنت انا و علىّ بن ابى‏طالب نوراً بین یدى اللَّه تعالى قبل ان یخلق آدم بأربعة آلاف عام، فلمّا خلق آدم قسّم ذلک النور قسمین: فجزءٌ أنا و جزءٌ علىّ» تذکرة الخواص، ص 46.

سند تمام و طبق نظر رجالیین اهل سنت قابل تصحیح مى‏باشد.

هشت نفر از اصحاب این حدیث را نقل کرده‏اند: امام على علیه السلام، امام حسین علیه السلام، ابوذر غفارى، جابر بن عبداللَّه انصارى، ابوهریره، عبداللَّه بن عباس و انس بن مالک.

هشت نفر از تابعین و بیش از چهل نفر از علماى اهل سنت آن را در کتاب‏هاى خود ذکر نموده‏اند.

پیامبر صلى الله علیه و آله : ما از یک نور خلق شده‏ایم = نکته: ما در فضیلت و کمال با هم یکسانیم.

 

6- حدیث شجره واحده‏

حاکم نیشابورى به سند صحیح از جابر بن عبداللَّه انصارى نقل کرده که شنیدم از رسول خدا صلى الله علیه و آله که خطاب به على علیه السلام فرمود: «یا علىّ! الناس من شجر شتّى، و انا وانت من شجرة واحدة، ثمّ قرأ رسول للَّه‏صلى الله علیه و آله: وَ جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخِیلٌ صِنْوانٌ وَ غَیْرُ صِنْوانٍ یُسْقى‏ بِماءٍ واحِدٍ؛ «المستدرک على الصحیحین، ج 2، ص 241، کتاب التفسیر» اى علّى! مردم از درختان پراکنده‏اند، ولى من و تو از یک درختیم. آن‏گاه پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله این آیه را قرائت فرمود: و زمینى براى زراعت و زمینى براى نخلستان آن هم نخل‏هاى گوناگون، با آن‏که همه به یک آب مشروب مى‏شوند».

 

در این حدیث پیامبر صلى الله علیه و آله خود و علىّ علیه السلام دو را از یک درخت مى‏داند = اشاره به یکى‏بودن آن دو در فضیلت و کمال است.

7- حدیث اخّوت‏

جابر بن عبداللَّه انصارى و سعید بن مسیّب نقل مى‏کنند: «انّ رسول اللَّه صلى الله علیه و آله آخى بین‏ اصحابه، فبقى رسول اللَّه صلى الله علیه و آله وابوبکر وعمر وعلىّ علیه السلام فآخى بین ابى‏بکر وعمر، وقال لعلّى: [انت اخى و أنا اخوک ...».

چهارده نفر از صحابه نقل کرده‏اند که از آن جمله: عمر بن خطاب، انس بن مالک، ابوذر غفارى مى‏باشند. حدود چهل نفر از اهل سنت در کتاب‏هاى خود این حدیث را آورده‏اند، از قبیل: ترمذى در الجامع الصحیح «ج 5، ص 595، ح 372»، حاکم در المستدرک على الصحیحین «ج 3، ص 16، ح 4289»، احمد بن حنبل در المسند و ...«ج 1، ص 381، ح 2041»

...

مرحوم شیخ محمّد حسن مظفّر: «غرض از عقد اخوت بستن پیامبر صلى الله علیه و آله باعلى علیه السلام تعریف و بیان فضیلت آن حضرت علیه السلام بر غیر اوست، زیرا پیامبر صلى الله علیه و آله عقد اخوت بین شخص و نظیرش مى‏بست، همان گونه که از روایات استفاده مى‏شود ... در نتیجه امیرالمؤمنین علیه السلام تنها نظیر رسول خدا صلى الله علیه و آله در فضایل و کمالات مى‏باشد. «دلائل الصدق ج 2 ص 413»

 

مرحوم علامه حلّى: «انّ النّبى صلى الله علیه و آله لمّا واخى‏ بین الصحابة وقرن کلّ شخص إلى مماثله فی الشرف والفضیلة رأى‏ علیاً علیه السلام متکدّراً فسأله عن سبب ذلک فقال: إنّک آخیت بین الصحابة وجعلتنی منفرداً. فقال رسول اللَّه «ما أخّرتک إلّالنفسی، ألا ترضى‏ أن تکون أخی ووصیّی وخلیفتی من بعدى؟» فقال: بلى‏ یا رسول اللَّه، فواخاه من دون الصحابة؛ پیامبراکرم صلى الله علیه و آله هنگامى که بین صحابه عقد اخوّت بست و هر کس را با هم مثلش در شرف و فضیلت مقرون ساخت، در چهره على علیه السلام حالت گرفتگى مشاهده نمود، از سبب آن سؤال کرد. على علیه السلام عرض کرد: شما بین تمام صحابه عقد اخوت بستید، ولى مرا تنها گذاشتید. رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: من تو را براى خود گذاردم؛ آیا راضى نمى‏شوى که تو برادر و وصى و خلیفه بعد از من باشى؟ حضرت علیه السلام عرض کرد: آرى، اى رسول خدا! آن‏گاه پیامبر صلى الله علیه و آله بین خود و على علیه السلام عقد اخوت بست.» «شرح تجرید، ص 227- 228.»

 



موضوع :